پایه نهممتوسطه اولکمک آموزشی

انشا درمورد خاطره یک روز از مدرسه

انشا درمورد خاطره یک روز از مدرسه

یک روز از کلاس: صبح ساعت ۷:۳۰ دقیقه وارد مدرسه شدم بعد از گذراندن صف و ورزش صبحگاهی به داخل کلاس درس رفتم. زنگ اول زبان انگلیسی  داشتیم که معلم وارد کلاس شد.

امتحان انگلیسی داشتیم و من همیشه از این درس که برای بقیه همیشه شیرین بود زیاد خوشم نمیومد وهیچوقت هم متوجه درس نمی شم و هر چقدر می خوندم باز نمیتونستم نمره خوبی بگیرم.

من تمام دیشب رو درس خونده بودم تا امروز نمره خوبی بگیرم و خوشبختانه امتحان رو خوب دادم و برای اولین بار نمره ۲۰ از این درس که برایم همیشه سخت و دشوار بود گرفتم.

زنگ بعد تاریخ داشتیم  که معلم از دوستم علی سوال شفاهی پرسید و او نیز کامل جواب داد و زنگ آخر ورزش داشتیم که من عاشق زنگ ورزش و بازی فوتبال هستم. اما اون روز به دلیل گرفتن نمره خوب توی یه درس خیلی سخت ؛ حد عقل برای من یکی از خاطرات خوبم به حساب می امد.

این مقاله چقدر براتون مفید بود؟

از ۱ تا ۵ به این مقاله امتیاز بدید

میانگین رتبه 3.3 / 5. تعداد امتیاز ها: 4

تا حالا امتیازی ثبت نشده است! برای این مقاله امتیاز ثبت کنید.

حسین شریفی

راه موفقیت، همیشه در حال ساخت است؛ موفقیت پیش رفتن است، نه به نقطه پایان رسیدن . ما در تحقیقستان تلاش میکنیم تا بهترین ها را برای شما به ارمغان آوریم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا