پایه هشتممتوسطه اولکمک آموزشی

انشا تفاوت بیدار شدن در صبح روستا و شهر

انشا تفاوت بیدار شدن در صبح روستا و شهر

در زندگی روزمره ما انسان ها و سختی های زندگی های امروزه بیدار شدن از خواب در صبح روستا ها بسیار دل انگیز تر از بیدار شدن در صبح شهر های پر سروصدا و شلوغ است.

صبح روستاها بسیار ارام, با نشاط و با صدای پرندگان و خش خش برگ درختان اوایی دلنشین و ارام بخش را به ارمغان می اورد. در یک صبح بهاری و در روستای کوچک مان با صدای جیک جیک گنجشک ها بیدار می شویم و به کنار پنجره می رویم.

پنچره را باز می کنیم و با یک نفس عمیق هوای سالم و پاک روستا را تنفس میکنیم. به ابر های در اسمان؛ خورشید نورانی و به طبعیتی زیبا و سر سبز, به کوه های استوار و درخت های بلند و زیبا نگاه می کنیم و در دل به این همه زیبایی افتخار میکنیم و سپاس خداوند را بجای می آوریم.

اما صبح روز بهاری در شهر, شلوغ, پرهیاهو و پر صدا میباشد و با بوق ماشین های بزرگ و کوچک از خواب بیدار می شویم.  با نگاه به پنچره می بینیم هوای شهر چقدر آلوده هست. پنجره را باز می کنیم و با باز کردن پنچره, هوای کثیف و آلوده شهر داخل اتاق استشمام میشود.

به ابرهای سیاه , به خورشیدی که پشت ابر ها مخفی شده , به ساختمان های بلند, به ماشین های زیاد و ترافیک سنگین ایجاد شده توسط وسایل نقلیه نگاه می کنیم و در دل خود می گویم که ای کاش من همان بچه روستا بودم و در ان جا می زیستم.


تفاوت بیدار شدن در صبح روستا و شهر

ناگهان با صدای بانگ خروس از خواب بلند می شوم. عادت داشته ام همیشه با صدای زنگ گوشی ام که هر روز ساعت 7 صبح زنگ می خورد از خواب بیدار شوم. ولی امروز ، از آن روز های عادی نیست، در روستا از صدای بوق ماشین هم خبری نیست . پس می توانم با خیال راحت بخوابم.

از تخت خواب بلند می شوم و به سمت پنجره اتاقم میروم. می توانم تا فرسنگ ها دور تر را ببینم، گوسفندانی را می بینم که در دامنه کوه ها مشغول به چرا هستند و کشاورزانی که مشغول به کارند.

هیچ وقت در خانه خودمان به سمت پنجره ها نمی روم. چرا که وقتی بیرون را نگاه می کنم، تنها یک آپارتمان بزرگ غول پیکر را می بینم. پس حالا فرصت خوبی تا به اندازه کافی بیرون را تماشا کنم.

پس از چند ثانیه ، متوجه صدای بلبل ها و گنجشک ها می شوم. برای اولین بار است که صدای پرندگان را می توانم به وضوح بشنوم. در شهر، صدای گوش خراش ماشین ها اجازه عرضه اندام به صدای دیگری را نمی دهد.

در شهر هندزفری به گوش همه مردم است. اگر این وسیله نبود، مردم چه می کردند؟ در خانه، خیابان و ماشین مردم به موزیک گوش می دهند و صدای دلنشین طبیعت در شهر گم شده است.

ناگهان یاد دود و دم شهر می افتم و به صورت ناگاه می خواهم پنجره را ببندم ولی یادم می افتد که در اینجا خبری از دود و آلودگی نیست.از خانه بیرون می روم و بر روی تکه سنگ بزرگی می نشینم و فقط نفس عمیق می کشم.

باید تا می توانم نفس بکشم، چرا که بعد از مدتی دیگر خبری از این هوای پاک نیست و بار دیگر باید با تنفس هوای آلوده شهر ، ریه هایم را تغذیه کنم.

این مقاله چقدر براتون مفید بود؟

از ۱ تا ۵ به این مقاله امتیاز بدید

میانگین رتبه 3.5 / 5. تعداد امتیاز ها: 20

تا حالا امتیازی ثبت نشده است! برای این مقاله امتیاز ثبت کنید.

منبع
تحقیقستان

حسین شریفی

راه موفقیت، همیشه در حال ساخت است؛ موفقیت پیش رفتن است، نه به نقطه پایان رسیدن . ما در تحقیقستان تلاش میکنیم تا بهترین ها را برای شما به ارمغان آوریم.

نوشته های مشابه

‫19 دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا