
انشا ذهنی درباره تلفن همراه
انشا ذهنی درباره تلفن همراه
سلام من یک تلفن همراه هستم، از دست این صاحبم خیلی خسته شدم، دائما از من کار میکشد و میرود در تلگرام و با دوستانش چت میکند و وقتی نگاهش به مقدار شارژ بالای صفحه می افتد خیلی راحت من را به شارژ میزند و به کارش ادامه میدهد بدون اینکه بگذارد چند ساعت استراحت کنم.پس از گذشت چند لحظه دوباره مقدار شارژ را نگاه میکند و عصبی میشود و میگوید: ای بابا چرا این گوشی شارژ نمیشود آخه نمیدونم اگر یکی به تو غذا بدهد و دو برابرش از تو کار بکشد برای تو انرژی میماند که حالا از من همچین چیزی را میخواهی؟؟
و هنگامی که جلوی آیینه میرود و دستی به موهایش میکشد همان لحظه سلفی میگیرد و در گروه میفرستد و کپشن میزند من همین الان یهویی!
در اینترنت دنبال مدل های لباس میگردد اما یک لباس هم نمیخرد، نمیدانم شاید فقط میخواهد خودش را در آن لباس ها تصور کند، در فضای مجازی عکس های بازیگر ها را نگاه میکند و به آنها ایراد میگیرد. آخه یک نفر نیست به او بگوید تو اول قیافه خودت را درست کن بعد به بقیه ایراد بگیر.
بعد از این همه کاری که از من میکشد، وقتی هنگ میکنم میگوید جنس گوشی بدرد نمیخورد و کارکردش خوب نیست و بعد چند ضربه نثارم میکند و بهم شوک وارد میشود و دوباره مجبور به کار میشوم. حس میکنم اگر آشغال در سطل زباله بودم خوشبخت تر از این چیزی بودم که الان هستم.