انشاء درمورد صدای لالایی مادر
- دی- 1396 -10 دیپایه هشتم
انشا درمورد صدای لالایی مادر
انشا درمورد صدای لالایی مادر یادش بخیر! نیمه های شب بود.سقف دنیا مشکی شده بود و چراغ های اسمان هم خاموش بودند. خانه گلی که ،بادست پدر بنا شده بود توان مقابله با هیاهوی بادی را که فضای خانه را پر کرده بود نداشت. خشم عجیبی در باد بود.جرقه های اسمان وحشت و ترس ،طفل چند ماهه را دوچندان می…
بیشتر بخوانید »