انشا باران
- آذر- 1396 -21 آذرپایه هفتم
انشا درمورد باران
انشا درمورد باران در کنار یک دریای پرتلاطم روی صخره ای نشسته بودم ، غرق در تفکرات خویش بودم ، البته به دنبال یک موضوعی می گشتم که انشاء خود را با آن آغاز کنم که ناگهان صدای امواج خروشان دریا مرا به سمت خود کشاند ، در همین حین چشمم به صدفی خورد که موج دریا با خود آورده…
بیشتر بخوانید » - 21 آذرکمک آموزشی
انشا درمورد صدای باران
انشا درمورد صدای باران آسمان که میبارد تمام وجودم رادرآغوش میگیرد. گاهی حس میکنم که قدم زدن درجاده های بارانی مرابه تک تک صدای تپش های قلبم نزدیک ترمیکند. راه میروم وبه حرف های دلم گوش فرامیدهم وگاهی آنقدرغرق حرف هایش میشوم که فراموش میکنم دنیای اطرافم را؛ فقط صدای باران یادم میماند و قطرات اشک آسمان؛ اشک هایم فرو…
بیشتر بخوانید »