
انشا درمورد کارکن مگو چیست کار
انشا درمورد کارکن مگو چیست کار
جوهر وجودی یک انسان این است که کار کند و با کار خود برای خود و دیگران رفاه و آسایش فراهم آورد. تنها ملاک کار کردن روی مردان تمرکز ندارد بلکه مقصود انسان است چه زن باشد و یا چه مرد، ربطی به جنسیت ندارد. مهم خوردن پول بازو و دست رنج خودش است.
در دنیا هیچ آدم تنبل و بی فکری موفق نمی شود. تنها کسانی در زندگی موفق می شوند که از سرمایه های وجودی خود استفاده ی کامل ببرند و از آن بهره بگیرند. این سرمایه ی وجودی می تواند قدرت جسمی باشد و یا قدرت فکری انسان که در نهایت آن را در مسیر پیش رویش موفق و سربلند بیرون آورد و کاری که انجام دهد سودمند باشد و برای همیشه جاودان بماند. در این میان فرقی ندارد که کار پیش رو چه چیزی باشد.
خیلی سخت و پر زحمت باشد یا خیلی راحت و آسان. انسانی که در زندگیش هدف داشته باشد و به دنبال هدف خود تلاش کند نگاه نمی کند و بهانه نمی آورد که چه کاری است و چقدر زحمت دارد بلکه تنها هدف خود را دنبال می کند و براساس آن حتی کوه را جابه جا می کند. براساس همین موضوع گفته اند که کارکن مگو چیست کار که سرمایه ی جاودانگی است کار.
انسانی که هیچ فایده ی مثبتی نداشته باشد و کاری انجام ندهد در زندگی هیچ سود و بهره ایی نمی گیرد و موفق نمی شود و همچنین همیشه سرخورده و سرگردان در زندگی خود و به دور خود می چرخد تا رشته ی زندگیش را از سر بگیرد تا در امتداد زندگی و پا به پای آن کار کند و زحمت بکشد و نان زحمت و کار خود را بخورد.