
غزل محک تجربه – فال حافظ
غزل شماره 159 دیوان حافظ صراحتاً به مردم هشدار میدهد که سرشت و ماهیت وجودی ظاهر الصلاحان نابکار ناخالصی فراوان دارد. چه بسا لباس زهد و ریا که آتش جهنم بر آن واجب باشد. صوفی که فردی ریاکار است در سحرگاهان به ذکر گفتن میپردازد اما شبها در پنهانی به مستی و سرخوشی مشغول است. در اینجا بهترین روش برای شناخت محک زدن افراد است.
فال حافظ با معنی و تعبیر کامل و تفسیر بیت به بیت غزل شماره 159 حافظ را در تحقیقستان بخوانید.
غزل محک تجربه – غزل نقد صوفی نه همه صافی بیغش باشد – غزل 159 حافظ
نقد صوفی نه همه صافی بیغش باشد
ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد
صوفی ما که ز ورد سحری مست شدی
شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد
خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
خط ساقی گر از این گونه زند نقش بر آب
ای بسا رخ که به خونابه منقش باشد
ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد
غم دنیای دنی چند خوری باده بخور
حیف باشد دل دانا که مشوش باشد
دلق و سجاده حافظ ببرد باده فروش
گر شرابش ز کف ساقی مه وش باشد
غزل شماره 159 حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی
نتیجه تفال غزل شماره 159 حافظ :
1- همه کارها انجامشان سخت است، کاری را دست کم مگیر. صبر، بردباری و تلاش انسان را به هر هدفی که در ذهن دارد میرساند. هر شکست پلهای برای بالا رفتن توست، پس از شکست خوردن نترس. صداقت و ایمان را در زندگی فراموش مکن و به جای عوامفریبی و تظاهر با مردم صادق باش.
2- خیلی زود گول ظاهر انسانها را میخوری و این به ضررت تمام میشود. باید در ابتدا افراد را با محک تجربه و به مرور زمان در موقعیتهای مختلف آزمایش کرده و بعد به آنها اعتماد کنی.
معنی و تفسیر غزل شماره 159 حافظ – معنی غزل نقد صوفی نه همه صافی بیغش باشد
بیت اول
نقد صوفی نه همه صافی بیغش باشد
ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد
مال و دارایی صوفی به تمامی خالص و پاک نیست. چه بسیار خرقهها که لایق سوختن در آتش جهنم است.
یعنی اعمال صوفی ریاکارانه است و باطن او آلوده است.
✦✦✦✦
بیت دوم
صوفی ما که ز ورد سحری مست شدی
شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد
صوفی ما که از حالات معنوی دعا و نیایش سحرگاهان از خود بیخود میشد، بیا شامگاه او را ببین که از شراب نوشیدن چقدر سرخوش شده است.
صوفی از چهرههای منفی و ریاکار دیوان حافظ است.
✦✦✦✦
بیت سوم
خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
بسیار خوب و پسندیده است اگر که تجربه را محک آزمودن قرار دهیم تا هرکسی که در وجودش ناخالصی دارد، روسیاه و رسوا شود.
محک سنگی بوده که با آن سکه طلا را از سکه تقلبی تشخیص میدادند.
✦✦✦✦
بیت چهارم
خط ساقی گر از این گونه زند نقش بر آب
ای بسا رخ که به خونابه منقش باشد
اگر خط چهره ساقی این گونه در آب منعکس شود، چه بسیار رخسارههایی که بر روی آن اشک خونین جاری شو و آن را بیاراید.
خط ساقی موهای ظریف اطراف صورت ساقی است.
✦✦✦✦
بیت پنجم
ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد
کسی که نازپرورده بوده و در نعمت غرق است، به راه وصال محبوب دست نخواهد یافت، زیرا که عاشقی، راه و پیشه وارستگان رنج کشیده است.
✦✦✦✦
بیت ششم
غم دنیای دنی چند خوری باده بخور
حیف باشد دل دانا که مشوش باشد
تا کی میخواهی غصه مادیات این دنیای پست را بخوری؟ شراب بنوش، زیرا حیف است که دل دانایی مثل تو، این چنین مضطرب و پریشان باشد.
✦✦✦✦
بیت هفتم
دلق و سجاده حافظ ببرد باده فروش
گر شرابش ز کف ساقی مهوش باشد
شرابفروش خرقه پشمین و سجاده حافظ را با خودش خواهد برد در صورتی که حافظ از دست ساقی ماهرو و زیبارخسار جام شراب بگیرد.
دلق و سجاده نماد دینداری هستند.